پس از آن باختی که تیم ملی در تهران متحمل شد و مهدی بار دیگر به خاطر باز شدن دروازهاش از روی یک ارسال به نقد کشیده شد، او به این واکنشها نیاز داشت. مهدی باید بار دیگر ثابت میکرد مرد اول چارچوب دروازه تیم ملی است. در این روزها که نام یک دروازه بان ایرانی- آلمانی نیز سرزبانها افتاده و دستهایی هم توی کار است تا نام این دروازه بان سریعتر مطرح بشود، رحمتی نیز از این ماجراها بو برده بود. پیش از بازی با سپاهان حمیدبابازاده رو به رحمتی میکند و میگوید: «امروز باید یک تنه بازی را در بیاوری. میخواهند در تیم ملی برایت رقیب بتراشند. میخواهند تو را از چارچوب دروازه تیم ملی دور کنند. پس برو و بهترین باش!»
همین میشود که مهدی رحمتی با آن واکنشهای خیره کننده برابرمان ظاهر میشود. براستی اگر او در چارچوب دروازه استقلال نبود چه اتفاقی رخ میداد؟ تصورمی کنی استقلال «یاشین» - دروازه بان افسانهای شوروی سابق- را در چارچوب دروازه خود قرارداده است. «یاشین» 22 سال است دیگر در قید حیات نیست، اما هنوز میتوان مانند او بود. مهدی رحمتی دقایقی در هیبت «یاشین» جلوه کرد. هر توپی به سویش آمد مهار کرد. حتی در خروجها هم موفقیت چشمگیری داشت. این بار دیگر نمیترسید، بی محابا بیرون میآمد. بی درنگ و نترس شیرجه میزد. ثانیههایی قبل از به صدا درآمدن سوت پایان بازی اگر آن خروج را نمیکرد دروازه استقلال باز شده بود، مهدی بیرون آمد تا مهاجم حریف را مجبور به خطا کند و همین گونه هم شد. سپاهان گل زد، اما گل آنها به خاطر خطایی که روی او شد مردود اعلام شد. توپ را از زیر طاق بیرون کشید و دروازه بانی بود تسخیر ناشدنی! استقلال به این دلیل برنده فینال نیم فصل بود؛ واکنشهای مهدی رحمتی، هرچند نباید درهمه حال تفکرات امیر قلعه نویی را در این روزها که دستش خالی است را نادیده گرفت.
نظرات شما عزیزان:
|